ترن

/teran/

مترادف ترن: قطار

برابر پارسی: بارکش

معنی انگلیسی:
train, railroad

لغت نامه دهخدا

ترن. [ ت َ رَ] ( اِ ) گل نسرین باشد. ( فرهنگ جهانگیری ) ( غیاث اللغات ) ( فرهنگ رشیدی ). گل نسرین و نسترن باشد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). در جهانگیری و رشیدی بمعنی گل نسرین آورده اند و ظن فقیر آن است که مخفف نسترن باشد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). نام گلی است منسوب به رخ خوبان وشاهدان و آنرا نسترون و نسترن نیز گویند و تازیش نسرین است. ( شرفنامه مینری ). || در بعضی فرهنگها بمعنی دشت و بیابان است. ( فرهنگ جهانگیری ) ( ازفرهنگ رشیدی ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) بمعنی دشت و بیابان هم آمده است. ( برهان ( از ناظم الاطباء ).

ترن. [ ت ِ رَ ] ( اِ ) قطار راه آهن. ( از ناظم الاطباء ). قطار اطاقهای ماشین که بر راه آهن میرود لفظ مذکور انگلیسی و در فارسی مستعمل است لیکن هنوز جزء زبان نشده است.( فرهنگ نظام ). مجموع چند واگون اعم از باری و سواری با لوکوموتیو که بر روی خط آهن حرکت میکند. قطار.

ترن. [ ت ُ رَ] ( اِخ ) موضعی است به یمن. ( منتهی الارب ). ناحیه ای است بین مکه و عدن که پس از آن موزع قرار دارد و آن منزل پنجم است برای حاجیان عدن. ( از معجم البلدان ).

ترن. [ ت ِ رُ ] ( اِخ ) برادر هامیلکار پادشاه قرطاجنه ( کارتاژ ) و معاصرخشایارشا. و رجوع به ایران باستان ج 1 ص 766 شود.

ترن. [ ت ُ رُ ] ( اِخ ) یکی از سرداران اسکندر که در حمله به ایران شرکت داشت. و رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1411 شود.

ترن. [ رَ ] ( اِخ ) مرکز بخشی در ولایت ارژانتان است که در ایالت اورن فرانسه واقع است و 1340 تن سکنه دارد.

ترن.[ ت ِ رَ ] ( اِخ ) رودی است در فرانسه که از سن ماریتیم سرچشمه میگیرد و نواحی بووه را مشروب میسازد.

ترن. [ ت َ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ایوان است که در بخش گیلان شهرستان شاه آباد، و در 24 هزارگزی شمال باختری جوی زر و 9 هزارگزی باختر شوسه شاه آباد به ایلام قرار دارد. دامنه ای معتدل است و 250 تن سکنه دارد. آب آن از نهر چشمه و محصول آنجا غله و برنج و حبوبات و توتون و لبنیات است شغل مردم آن دیه که چادرنشین هم هستند، زراعت و گله داری است و زمستانها به گرمسیر غربی ایوان و حدود سومای میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

نسترن، ق ار، دنباله، واگن های مسافری یاباری
( اسم ) قطار قطار راه آهن .
دهی از دهستان ایوان است در بخش گیلان شهرستان شاه آباد

فرهنگ معین

(تِ رَ ) [ فر. ] (اِ. ) قطار، راه آهن .

فرهنگ عمید

واگن های مسافری یا باری که روی خط آهن حرکت می کنند، قطار.
= نسترن

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَرَنِ: که مرا می بینی
ریشه کلمه:
رئی (۳۲۸ بار)

دانشنامه عمومی

ترن (ایوان). تَرَنْ یکی از روستاهای شهرستان ایوان در استان ایلام است. تَرَنْ از توابع شهر زرنه می باشد. [ ۱]
ترن در فرهنگ لغت معین به معنای قطار شهری قطار. [ ۲] می باشد؛[ ۳] ولی در اصل معنی واژه به از واژه کردی تر نم به معنای سرزمینی مرطوب و خیس میباشد البته ترن در فرهنگ دهخدا به عنوان گل نسترن معنی شده است: ترن . ( اِ ) گل نسرین باشد. ( فرهنگ جهانگیری ) ( غیاث اللغات ) ( فرهنگ رشیدی ) . گل نسرین و نسترن باشد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) . در جهانگیری و رشیدی به معنی گل نسرین آورده اند و ظن فقیر آن است که مخفف نسترن باشد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) . نام گلی است منسوب به رخ خوبان وشاهدان و آنرا نسترون و نسترن نیز گویند و تازیش نسرین است . ( شرفنامه ٔ مینری ) . || در بعضی فرهنگها به معنی دشت و بیابان است . ( فرهنگ جهانگیری ) ( ازفرهنگ رشیدی ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) بمعنی دشت و بیابان هم آمده است . ( برهان ( از ناظم الاطباء ) [ ۴]
جمعیت این روستا به علت مهاجرت ساکنان آن به شهرهای دیگر از جمله شهرستان ایوان، در حال حاضر در حدود ۱۰۰۰ نفر می باشد. تپه ترن مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان ایوان، بخش مرکزی، روستای ترن واقع شده و این اثر در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۴۶۵ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. [ ۵]
عکس ترن (ایوان)عکس ترن (ایوان)

ترن (فیلم ۱۹۶۴). ترن ( به انگلیسی: The Train ) یک فیلم سیاه و سفید جنگی به کارگردانی جان فرانکن هایمر و داستان و فیلمنامه ای از فرانکلین کوئن و فرانک دیویس براساس کتابی به نام جبههٔ هنر از رز والان می باشد که کارهای هنری که توسط آلمان ها در طی جنگ جهانی دوم غارت شده بود را ثبت کرده است. بازیگران این فیلم برت لنکستر، پل اسکوفیلد و ژن مورو می باشند.
عکس ترن (فیلم ۱۹۶۴)

ترن (کورشوملییا). ترن ( به صربی: Trn ) یک منطقهٔ مسکونی در صربستان است که در کورشوملیا واقع شده است. [ ۱] ترن ۳۰ نفر جمعیت دارد.
عکس ترن (کورشوملییا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:راه آهن

جدول کلمات

قطار

مترادف ها

current (اسم)
جریان، سیاله، ترن

پیشنهاد کاربران

ترن نام فیلمی ایرانی محصول سال ۱۳۶۶ به نویسندگی و کارگردانی امیر قویدل است.
در مورد قطار حامل سوخت مایحتاج مردم است که با نقشه رئیس قطار و نیروهای انقلابی جهت رسیدن به مناطق سردسیر تغییر مسیر می دهد. در بین راه قطار متوقف شده و رئیس و همراهش بازداشت می شوند اما لوکوموتیوران مصمم می شود قطار را به مقصد برساند و در این راه جان خود را نیز از دست می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

داستان این فیلم از فیلم آمریکایی قطار افسارگسیخته به کارگردانی آندری کونچالوفسکی محصول سال ۱۹۸۵ الهام گرفته شده است.
• فرامرز قریبیان در نقش پولاد
• گوینده: منوچهر اسماعیلی
• خسرو شکیبایی در نقش رسول
• گوینده: خسرو خسروشاهی
• عنایت الله بخشی در نقش افسر تعقیب کننده
• گوینده: ایرج ناظریان
موسیقی این اثر سینمایی ساخته مجید انتظامی است که در مواقع مختلفی همچون راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات ریاست جمهوری از شبکه های مختلف سیما پخش می شود.

ترن
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/ترن_(فیلم_۱۳۶۶)
ترن، ، کاوه
لکوموتیو، ، کشانه
برابر، مساوی، متساوی
ترن در معانی مختلف می شود : قطار ، پیچاندن ، بارکش ، وسیله ی نقلیه ای با طول زیاد و یا مترو که این در حرکه های مختلف متفاوت است یعنی :👇
تِرَن = قطار 👉و👈 تُرن = غلتاندن
واژه ترن که در زبان های اروپایی برا قطار به کار می رود از واژه پارسی ترا به چم گذر گرفته شده است پس ترن واژه ای پارسی ست.
واژه تُرن ( Torn ) در گویش زبان بختیاری به معنای غلطانیدن یا پیچاندن است.

بپرس