ترمزی

/tarmazi/

لغت نامه دهخدا

ترمزی. [ ] ( اِ ) بهار عجم و آنندراج بیت زیر را از سیفی شاهد این کلمه آورده اند بدون معنی کردن کلمه ، و ظاهراً آوندی است شراب را :
یک ترمزی شراب که خوردم حکیم وار
آمد بجوش بحر دل و در فغان شدم.

فرهنگ فارسی

بهار عجم و آنندراج بیت زیر را از سیفی شاهد کلمه فوق آورده اند بدون معنی کردن کلمه و ظاهرا آوندی است شراب را .

پیشنهاد کاربران

بپرس