ترقیح

لغت نامه دهخدا

ترقیح. [ ت َ ] ( ع مص ) اصلاح کردن مال را، یقال : فلان یرقح ماله و عیشه ؛ ای یصلحه. ( از اقرب الموارد ). نیکویی سیاست و تیمار داشتن شتران را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). به اصلاح آوردن معیشت. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ).

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) اصلاح کردن ، نیکو گردانیدن .

فرهنگ عمید

۱. اصلاح کردن مال.
۲. اصلاح معیشت.
۳. تیمار داشتن.

پیشنهاد کاربران

بپرس