ترقو. [ ت َ ] ( مغولی ، اِ )بافته ابریشمی سرخ رنگ. ( ناظم الاطباء ) : بستد زبرای قدم خسرو خاوربر بام افق شکل سراپرده ترقو.آزری ( از لسان العجم شعوری ورق 289 ب ).رجوع به ترغو شود.