ترقند.[ ت َ ق َ ] ( اِ ) بیهوده و بی معنی. ( ناظم الاطباء ). ترفند. ( لسان العجم شعوری ج 1 ورق 274 ب ) : طبع پسر مسعود از گفتن ترقند چون طبع پدر گشت به اشعار طرف بود.
سوزنی ( از لسان العجم ایضاً ).
|| دروغ و مکر و فریب و حیله و تزویر. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ترفند شود.