ترش شدن


معنی انگلیسی:
acidify, sour, to turn acid

لغت نامه دهخدا

ترش شدن. [ ت ُ / ت ُ رُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) ترشیدن. حموضت. مزه ترش گرفتن. ترش گشتن. || فاسد شدن با گرفتن بوی یا طعم ترش. || خشمگین شدن :
کسان که تلخی زهر طلب نمیدانند
ترش شوند و بتابند رو ز اهل سؤال
ترا که می شنوی طاقت شنیدن نیست
مراکه می طلبم خود چگونه باشد حال ؟
رودکی ( از احوال و اشعار ج 3 ص 1006 ).
و رجوع به ترش شود.

فرهنگ فارسی

ترشیدن مزه ترش گرفتن ترش گشتن یا فاسد شدن با گرفتن بوی یا طعم ترش یا خشمگین شدن .

مترادف ها

sour (فعل)
ترش شدن، ترش بودن، مزه اسید داشتن

acetify (فعل)
ترش شدن، تبدیل به سرکه کردن

ferment (فعل)
ترش شدن، تهییج کردن، ور امدن، مخمرشدن، برانگیزاندن

فارسی به عربی

حامض , خمیرة

پیشنهاد کاربران

بپرس