[ویکی نور] ترجمه جغرافیای هند، اثر سید حسین شیرازی، معروف به مترجم هندی (مترجم دربار ظل السلطان، فرزند ارشد ناصرالدین شاه قاجار (درگذشته 1336ق))، از مجموعه گنجینه های خطی در شناخت جغرافیا، فرهنگ، آداب و رسوم هند است. این اثر به کوشش سید صادق حسینی اشکوری تهیه شده است.
کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق، دیباچه مؤلف و تصویر نسخه خطی است.
این اثر با جدولی قریب به سی صفحه مشتمل بر معرفی شهرها، مناطق، کوه ها، رودخانه ها، زبان ها و طوایف هندوستان به ترتیب حروف الفبا آغاز شده است؛ به عنوان مثال احمدآباد شهری در شمالی بمبئی، آبو، کوهی در راجپوتانه و بیلگوند، طایفه ای از مسلمانان معرفی شده است.
نویسنده در دیباچه کتاب ضمن اشاره به تشکیل مجمعی در زمان ناصرالدین شاه اشاره کرده که او با عضویت در آن به ترجمه تاریخ و جغرافیای هندوستان از کتب معتبره اقدام کرده است: «... این دعاگوی دولت ابد آیت، اقل السادات سید حسین الحسینی بن المرحوم سید رضا الشیرازی - طاب ثراه - را ستاره یار و بخت بیدار شده، به عضویت قبول و در این فرخنده مجمع، اذن دخول یافت و به ترجمه کتب و روزنامه های هندی مشغول شد. بنابراین از تکالیف عمده خود دانست که جغرافیا و تاریخ هندوستان را از کتب معتبره این مملکت ترجمه و با تحقیقات وافیه در دو مجلد مدون نماید، تا هرگاه سخن از هند رود و گفتگو از نواحی و اضلاع آن شود، به واسطه این تمهید مقدمه، در آن سخن به چشم بصیرت بینند و به صدر حقیقت نشینند».
سپس به ترجمه علم جغرافیا پرداخته و ترجمه علم تاریخ را به بعد موکول کرده است.
در ابتدا همچون دیگر علوم به تعریف علم جغرافیا اقدام کرده، می نویسد: «بر ارباب دانش مخفی و مستور نماند که جغرافیا علمی را گویند که از او شناخته شود هیئت و شکل کره ارض و وضع آبادی های آن و دانستن حالات هر مملکتی از قبیل جبال و انهار و نباتات و اشجار و حیوانات و شناختن حالات مردمان و اطوار ایشان؛ پس باید دانست که صاحبان این فن شکل و هیئت کره ارض را تشبیه به نارنج بسیار بزرگی کرده اند که گرد و مدور باشد و هشت هزار میل قطر آن را تحدید کرده و بیست وپنج هزار میل محیط آن را».
کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق، دیباچه مؤلف و تصویر نسخه خطی است.
این اثر با جدولی قریب به سی صفحه مشتمل بر معرفی شهرها، مناطق، کوه ها، رودخانه ها، زبان ها و طوایف هندوستان به ترتیب حروف الفبا آغاز شده است؛ به عنوان مثال احمدآباد شهری در شمالی بمبئی، آبو، کوهی در راجپوتانه و بیلگوند، طایفه ای از مسلمانان معرفی شده است.
نویسنده در دیباچه کتاب ضمن اشاره به تشکیل مجمعی در زمان ناصرالدین شاه اشاره کرده که او با عضویت در آن به ترجمه تاریخ و جغرافیای هندوستان از کتب معتبره اقدام کرده است: «... این دعاگوی دولت ابد آیت، اقل السادات سید حسین الحسینی بن المرحوم سید رضا الشیرازی - طاب ثراه - را ستاره یار و بخت بیدار شده، به عضویت قبول و در این فرخنده مجمع، اذن دخول یافت و به ترجمه کتب و روزنامه های هندی مشغول شد. بنابراین از تکالیف عمده خود دانست که جغرافیا و تاریخ هندوستان را از کتب معتبره این مملکت ترجمه و با تحقیقات وافیه در دو مجلد مدون نماید، تا هرگاه سخن از هند رود و گفتگو از نواحی و اضلاع آن شود، به واسطه این تمهید مقدمه، در آن سخن به چشم بصیرت بینند و به صدر حقیقت نشینند».
سپس به ترجمه علم جغرافیا پرداخته و ترجمه علم تاریخ را به بعد موکول کرده است.
در ابتدا همچون دیگر علوم به تعریف علم جغرافیا اقدام کرده، می نویسد: «بر ارباب دانش مخفی و مستور نماند که جغرافیا علمی را گویند که از او شناخته شود هیئت و شکل کره ارض و وضع آبادی های آن و دانستن حالات هر مملکتی از قبیل جبال و انهار و نباتات و اشجار و حیوانات و شناختن حالات مردمان و اطوار ایشان؛ پس باید دانست که صاحبان این فن شکل و هیئت کره ارض را تشبیه به نارنج بسیار بزرگی کرده اند که گرد و مدور باشد و هشت هزار میل قطر آن را تحدید کرده و بیست وپنج هزار میل محیط آن را».
wikinoor: ترجمه_جغرافیای_هند