ترجمان دادن. [ ت َ ج ُ دَ ] ( مص مرکب ) تاوان دادن : گفتمش افراسیاب تیغ و گشتم منفعل خواندمش نوشیروان عدل و دادم ترجمان.ظهوری ( از آنندراج ).