ترتیزه

لغت نامه دهخدا

ترتیزه. [ ت َ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) ترتیزک :
ترتیزه تیز و برگ قجی تیز و سرکه تیز
بریان ستیزه چند کنی با چنین سه تیز؟
بسحاق اطعمه.
رجوع به ترتیزک و تره تیزک شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس