تربیزه

لغت نامه دهخدا

تربیزه. [ ت ُ زَ / زِ ] ( اِ ) در جنوب ایران تربچه را گویند و در زبان فارسی لفظ «َیزه » هم مثل لفظ «چه » علامت تصغیر است ، و تربزه مخفف تربیزه است. ( از فرهنگ نظام ). رجوع به ترب و تربز و تربزه شود.

واژه نامه بختیاریکا

( تُربیزِه ) ( ن ) ؛ تُر + بیزه؛ غلتان الک؛ سیاه دانه؛ تُرتُرو؛ سیاه دانه ای که هنگام الک کردن غله از غلات ریز تر است و از الک رد می شود و اینچنین محصول پاک می شود. نماد بی ارزشی
( تُربیزِه ) اهمیت تربیزه ننهادن اهمیت ( حتی در اندازه ) سیاه دانه نگذاشتن؛ تنها صورت منفی این اصطلاح رواج دارد

پیشنهاد کاربران

بپرس