تربید

لغت نامه دهخدا

تربید. [ ت َ ] ( ع مص ) پستان کردن گوسپند و جز آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). لغتی است در ترمید. ( منتهی الارب ). پدید گشتن پستان گوسپند پیش از نتاج و مشاهده شدن لمع سیاه و سفید در پستان آن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). ترمید.( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به ترمید شود.

پیشنهاد کاربران

واژه تربیدن درجنوب استان فارس . درشهرهای فسا. داراب وجهرم بیشتر استفاده میشود
که معنی آن گزیدن یا نیش زدن است
تربیدن لغتی است که در داراب از شهرهای جنوب غرب فارس متداول بوده . وقتی موضوعی تاثیر مخرب زیادی بر شخصی داشته باشد . مثلا زمانی که نیش زنبور تاثیر زیادی روی شخص داشته باشد یا سیلی خوردن یا تاثیر تعنه یا فحش

بپرس