تربیت یافته
/tarbiyatyAfte/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
برآورده : پرورش یافته. تربیت شده. بارآورده. مربی. کسی که پادشاهان او را تربیت کرده و پرورده وبزرگ کرده باشند. ( انجمن آرای ناصری ) :
چه بادافره است این برآورده را
چه سازیم درمان خودکرده را.
فردوسی.
تو این بنده مرغ پرورده را
بخواری و زاری برآورده را.
فردوسی.
چه بادافره است این برآورده را
چه سازیم درمان خودکرده را.
فردوسی.
تو این بنده مرغ پرورده را
بخواری و زاری برآورده را.
فردوسی.