تربیت یافتن. [ ت َ ی َت َ ] ( مص مرکب ) پرورده شدن. تعلیم گرفتن : ولیکن اگر در سلک صحبت اینان تربیت یافتی طبیعت ایشان گرفتی. ( گلستان ). || تفقد و بزرگداشت دیدن. توجه و مرحمت و لطف و اکرام یافتن : گر این دشمنان تربیت یافتند سر از حکم و رایت نه برتافتند.
( بوستان ).
فرهنگ فارسی
پرورده شدن تعلیم گرفتن ولیکن اگر در سلک صحبت اینان تربیت یافتی طبیعت ایشان گرفتی یا تفقد و بزرگداشت دیدن توجه و مرحمت و لطف و اکرام یافتن .