تربیت دادن. [ ت َ ی َ دَ ] ( مص مرکب ) پرورش دادن. آموختن. پروردن : تا طفل رضیع را که رشک گل ربیع بود چون صبا تربیت میداد. ( سندبادنامه ص 151 ). || تفقد کردن. برتری دادن : اگر مسعود ناصر تربیت داد عیاضی را به خلعتهای فاخر.
انوری.
فرهنگ فارسی
پرورش دادن آموختن پروردن : تا طفل را که رشک گل ربیع بود چون صبا تربیت میداد یا تفقد کردن برتری دادن .