تربیت بدنی

/tarbiyatbadani/

برابر پارسی: پرورش اندام

معنی انگلیسی:
physical education

لغت نامه دهخدا

تربیت بدنی. [ ت َ ی َ ت ِ ب َ دَ ] ( ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) پرورش جسمی. آنچه مربوط به تربیت تن باشد،چون بازیها و اقسام ورزش. || ( اِخ ) نام سازمان بزرگی است در ایران که امور ورزش را اداره میکند و از جهت اداری زیر نظر وزرات فرهنگ قرار دارد.

فرهنگ فارسی

پرورش جسمی آنچه که مربوط به تربیت تن باشد چون بازیها و اقسام ورزش یا نام سازمان بزرگی است در ایران که امور ورزش و پیشاهنگی را اداره میکند و از جهت اداری زیر نظر وزارت فرهنگ قرار دارد .

پیشنهاد کاربران

تربیت بدنی: تن پرورش؛
دانشجوی تربیت بدنی
Physical - education
میشه تربیت بدنی یا ورزش که مخفف اون هم میشه P - E
یک جمله با physical - education

بپرس