تربض. [ت َ رَب ْ ب ُ ] ( ع مص ) اندک اندک روزگار گذاشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). || برخاستن مرد از جای خود و بعلت ضعف بی حرکت ماندن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). اشکنه ساختن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).