تربص
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) چشم داشتن انتظار کشیدن . ۲- ( اسم ) انتظار چشمداشت . جمع : تربصات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. صبر کردن و نگران پیشامد بودن.
۳. چشمداشت.
دانشنامه اسلامی
پیشنهاد کاربران
تَرَبُّص: تربص را انتظاری منفی گویند که یک کافر آرزو می کند و شوق دارد که بر یک مؤمن وارد شود. قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصِیبَکُمُ اللَّهُ
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدِینا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ: طبق این آیه، کافران در آرزوی شکست مسلمانان بودند. یا مثال گروهی از اعراب بادیه نشین برای کسانی که انفاق می کردند مُتربِّص بودند تا فقری بر آنان وارد شود و از انفاق خود ضرر دیده و پشیمان شوند. ( وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ یَتَّخِذُ ما یُنْفِقُ مَغْرَماً وَ یَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوائِرَ عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ )
درنگ کردن. انتظار کشیدن. توقف کردن