چه خوش بزمی که باشد جلوه گر آن رشک ماه آنجا
تراود آفتاب از سایه برق نگاه آنجا.
ملا حاجی ( از آنندراج ).
آب می گردد دل سنگین خصم از عجز من می تراود آتش از انگشت زنهارم چو شمع.
صائب ( از آنندراج ).
نه ز کم ظرفیست گررازم تراوید از درون خس برون افتد چو آید قلزم اندر اضطراب.
قاآنی.