تراضی

/tarAzi/

مترادف تراضی: خشنودی، رضایت، رضایتمندی، ازهم راضی شدن

لغت نامه دهخدا

تراضی. [ ت َ ] ( ع مص ) از یکدیگر خشنود شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). از همدیگر رضامند و خوشنود شدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ازیکدیگر راضی شدن. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || ( اِمص ) یقال : وقع به التراضی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

ازهم راضی شدن، ا یکدیگرراضی وخشنودشدن
۱-( مصدر ) از هم خشنود شدن راضی گشتن . ۲- ( اسم ) خشنودی رضایت .یا به تراضی طرفین.بخشنودی دو جانب برضایت دو طرف معامله.

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص ل . ) از هم خشنود شدن .

فرهنگ عمید

از هم راضی شدن، از یکدیگر خشنود شدن، خشنودی و رضایت از یکدیگر.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَراضی یعنی رضایت طرفین و از آن در بابهای مربوط به عقود سخن گفته شده است.
به طور کلّی در صحّت عقد، شرایط واقع در آن و نیز فسخ عقد از راه اقاله که منوط به قصد و اختیار دو طرف می‏باشد تراضی شرط است.
تراضی در کسب و زندگی
خداوند متعال از هرگونه تصرّف در اموال دیگران از راه باطل (مانند غصب، سرقت و قمار) نهی کرده و تجارت و کسب توأم با تراضی را روا دانسته است.


مترادف ها

compromise (اسم)
توافق، سازش، مصالحه، تراضی

فارسی به عربی

مساومة

پیشنهاد کاربران

تراضی : قصد و رضای متقابل و متوافق دو یا چند طرف
رضایت دو طرف، مثلا در معاملات، رضایت دوطرفه معامله از آن معامله
در علم حقوق و معنای عرفی به معنی رضایت و خواست دو طرف برای انجام کاری و یا انجام ندادن کاری

بپرس