تراست
/terAst/
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
تراست (حقوق). تراست نهادی در نظام حقوقی کامن لا است که در آن شخصی به عنوان تشکیل دهندهٔ تراست اموالی را به یک یا چند شخص دیگر موسوم به تراستی[ یادداشت ۱] سپرده و شرط می کند که این اموال به نفع یک یا چند شخص دیگر اداره شود. تراست در کشورهای پیرو نظام حقوقی کامن لا دیده می شود و به ویژه در انگلستان ترکیبی بسیار معمول است که از آفریده های اصل «انصاف» به شمار می رود و نقشی کلیدی در نظام حقوق کامن لا یافته است. برخی از کشورهای پیرو حقوق رومی - ژرمنی نیز که چنین مفهومی را در نظام حقوقی خود ندارند، بر اساس کنوانسیون تراست لاهه ( ۱۹۸۵ ) پذیرفته اند که آن را به رسمیت بشناسند. [ ۱]
کیتون تراست را این چنین تعریف کرده است:
تراست عبارت است از رابطه ای که در جایی ناشی می شود که شخصی که تراستی نامیده می شود، به لحاظ انصافی ملزم به اداره مالی منقول یا غیرمنقول، به نفع اشخاصی ( از جمله خود ) یا اهدافی که قانوناً مجازند، می شود، به نوعی که نفع واقعی مال نه به امین که به ذی نفع ها یا سایر اهداف تراست، می رسد. یا به عبارت دیگر، تراست عبارت از رابطه ای است که از این طریق مالک، مالکیت مالش را به نفع بعضی از اشخاص - که خود نیز ممکن است از آن ها باشد - یا برای اهدافی که مورد تأیید قانون باشد نگه می دارد در این صورت منافع حاصله از مال، به منتفعان یا سایر افراد ذی نفع تعلق خواهد گرفت. [ ۲]
تحلیل تراست بر اساس مفاهیم موجود در نظام حقوق مدون بسیار دشوار است. هرچند در نظر اول تراستی به نماینده ای شباهت دارد که به جانشینی از اشخاص ذی نفع اموال را اداره می کند اما تحلیل آن بر پایه نمایندگی به کلی اشتباه است و موجب می شود تا بعضی از وضعیت های آن به کلی غیرقابل توجیه شود. در واقع تراستی مالک واقعی و قانونی اموال است. او حتی می تواند اموال را بفروشد یا ببخشد. با این حال مالکیت او بر اموال مورد تراست کامل و مطلق نیست. این اموال توسط طلبکاران او قابل توقیف نیست و به ورثه او هم به ارث نمی رسد. موقعیت تراست را می توان نوعی تجزیهٔ مالکیت نامید که در آن تراستی مالک قانونی و ذی نفع تراست مالک انصافی نامیده می شود.
پیدایش تراست در انگلستان در سده های دوازدهم و سیزدهم میلادی در جریان جنگ های صلیبی اتفاق افتاد. در آن زمان مالکیت زمین ها بر پایهٔ نظام فئودالی بود. وقتی زمینداری برای شرکت در جنگ از انگلیس می رفت، بایستی به شخصی اعتماد می کرد تا اموال خود را در اختیار او بگذارد تا در زمان غیاب او آن را اداره کند و پرداخت ها و وظایف فئودالی را انجام دهد. برای همین زمین های خود را به یکی از دوستانش می بخشید تا در هنگام بازگشت زمین ها را از او پس بگیرد. اما گاه اتفاق می افتاد که تراستی از اعتمادی که به او شده بود سوء استفاده کرده و از پس دادن زمین خودداری می کرد.
کیتون تراست را این چنین تعریف کرده است:
تراست عبارت است از رابطه ای که در جایی ناشی می شود که شخصی که تراستی نامیده می شود، به لحاظ انصافی ملزم به اداره مالی منقول یا غیرمنقول، به نفع اشخاصی ( از جمله خود ) یا اهدافی که قانوناً مجازند، می شود، به نوعی که نفع واقعی مال نه به امین که به ذی نفع ها یا سایر اهداف تراست، می رسد. یا به عبارت دیگر، تراست عبارت از رابطه ای است که از این طریق مالک، مالکیت مالش را به نفع بعضی از اشخاص - که خود نیز ممکن است از آن ها باشد - یا برای اهدافی که مورد تأیید قانون باشد نگه می دارد در این صورت منافع حاصله از مال، به منتفعان یا سایر افراد ذی نفع تعلق خواهد گرفت. [ ۲]
تحلیل تراست بر اساس مفاهیم موجود در نظام حقوق مدون بسیار دشوار است. هرچند در نظر اول تراستی به نماینده ای شباهت دارد که به جانشینی از اشخاص ذی نفع اموال را اداره می کند اما تحلیل آن بر پایه نمایندگی به کلی اشتباه است و موجب می شود تا بعضی از وضعیت های آن به کلی غیرقابل توجیه شود. در واقع تراستی مالک واقعی و قانونی اموال است. او حتی می تواند اموال را بفروشد یا ببخشد. با این حال مالکیت او بر اموال مورد تراست کامل و مطلق نیست. این اموال توسط طلبکاران او قابل توقیف نیست و به ورثه او هم به ارث نمی رسد. موقعیت تراست را می توان نوعی تجزیهٔ مالکیت نامید که در آن تراستی مالک قانونی و ذی نفع تراست مالک انصافی نامیده می شود.
پیدایش تراست در انگلستان در سده های دوازدهم و سیزدهم میلادی در جریان جنگ های صلیبی اتفاق افتاد. در آن زمان مالکیت زمین ها بر پایهٔ نظام فئودالی بود. وقتی زمینداری برای شرکت در جنگ از انگلیس می رفت، بایستی به شخصی اعتماد می کرد تا اموال خود را در اختیار او بگذارد تا در زمان غیاب او آن را اداره کند و پرداخت ها و وظایف فئودالی را انجام دهد. برای همین زمین های خود را به یکی از دوستانش می بخشید تا در هنگام بازگشت زمین ها را از او پس بگیرد. اما گاه اتفاق می افتاد که تراستی از اعتمادی که به او شده بود سوء استفاده کرده و از پس دادن زمین خودداری می کرد.
wiki: تراست (حقوق)
تراست (فیلم). «تراست» ( انگلیسی: The Trust ) یک فیلم جنایی محصول ایالات متحده آمریکا است.
• نیکلاس کیج
• الیجاه وود
• جری لوئیس
• کوین وایسمن
• استیون ویلیامز
• اسکای فریرا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف• نیکلاس کیج
• الیجاه وود
• جری لوئیس
• کوین وایسمن
• استیون ویلیامز
• اسکای فریرا
wiki: تراست (فیلم)
دانشنامه آزاد فارسی
تِراسْت (trust)
ترتیباتی که به موجب آن شخص یا گروهی از اشخاص (امین یا امنا) اموالی را برای اشخاصی که دارای منافع در آن اموال هستند، نگهداری می کنند. تراست می تواند ترتیباتی حقوقی باشد که براساس آن طرفِ «الف» اختیار و اجازۀ ادارۀ اموال متعلق به طرفِ «ب» به نفع طرف «ج» را برعهده دارد. طرف «الف» و «ب» ممکن است شخص واحدی باشد، اما دو طرف «ب» و «ج» نمی توانند یکی باشند. تراست امور خیریه آن است که منابع و وجوه حاصل از آن برای مقاصد و امور خیریه نگهداری و اداره می شود. تراست تجاری آن است که شرکت های مختلف از راه انتقال سهام خود به «تراست» یا با ایجاد یک «شرکت مادر» که سهام آن توسط شرکت های عضو تأمین می شود، تأسیس می کنند.
ترتیباتی که به موجب آن شخص یا گروهی از اشخاص (امین یا امنا) اموالی را برای اشخاصی که دارای منافع در آن اموال هستند، نگهداری می کنند. تراست می تواند ترتیباتی حقوقی باشد که براساس آن طرفِ «الف» اختیار و اجازۀ ادارۀ اموال متعلق به طرفِ «ب» به نفع طرف «ج» را برعهده دارد. طرف «الف» و «ب» ممکن است شخص واحدی باشد، اما دو طرف «ب» و «ج» نمی توانند یکی باشند. تراست امور خیریه آن است که منابع و وجوه حاصل از آن برای مقاصد و امور خیریه نگهداری و اداره می شود. تراست تجاری آن است که شرکت های مختلف از راه انتقال سهام خود به «تراست» یا با ایجاد یک «شرکت مادر» که سهام آن توسط شرکت های عضو تأمین می شود، تأسیس می کنند.
wikijoo: تراست
پیشنهاد کاربران
پیشران، پیشرانه ( در دانش مهندسی )
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
Trust
تراست یک رابطه امانی است که در آن یکی از طرفین که به عنوان امانت دار شناخته می شود، به طرف دیگر، امین، حق مالکیت دارایی ها را به نفع شخص ثالث می دهد.
تراست یک رابطه امانی است که در آن یکی از طرفین که به عنوان امانت دار شناخته می شود، به طرف دیگر، امین، حق مالکیت دارایی ها را به نفع شخص ثالث می دهد.