ترادیسیدن

فارسی به عربی

محول

پیشنهاد کاربران

{ترادیسیدن}، جایگزینی تک به تک از واژه یِ {transform} است:
1 - trans:در پارسی {ترا} را به جای این پیشوند داریم. ( هم ارز هستند )
2 - دیسیدن:برابرِ {form} است.
بِدرود!
این واژه از کاربر /فرتاش/ شناخته شده است. ساختار این واژه به این شیوه است:
ترا دیسیدن
خود دیسیدن برابر شکل دادن است. ترا هم برابر "از این سو به آن سو" است. پس ترادیسیدن می شود:
از این سو به آن سو شکل دادن
...
[مشاهده متن کامل]

این به چم ( =معنی ) این است که چیزی را دیسش را ( دیس=شکل ) از چیزی به چیزی دگرش دهیم ( تبدیل شکل )
شاید دیس در اینجا برابر شیوه، گونه و چگونگی است و در اینجا ترادیسیدن می شود تبدیل
پس:
ترادیسیدن
گویش:taradisidan
ریشه از:پارسی
پسوند یا پیشوند:ترا
جایگزین چه واژگان عربی است:تبدیل، تبدیل شکل

فرآیند دگرگونی، دگرگونی نگاره
To become transformed.
بهتره که" تَرا" با خود "دیسیدن" صرفیده بشه :
. . . . . . می تَرادیسَد. . . . . . . . .
که انسجام آن حفظ شود.
ترادیسیدن بیشتر برای تغیر شکل خوب است
بسیار از کاربر "فرتاش" ، برای این برابرواژه زیبا و کارآمد سپاسگزارم.
( ترادیسیدن ) به چم و معنای ( تبدیل کردن ) بکار می رود. نیاز به یادآوری است که ترا در اینجا پیشوند جداپذیر کارواژه ( فعل ) می باشد.
برای نمونه:
این دستگاه نیروی الکتریکی را به نیروی مکانیکی ترا می دیسد. یا
...
[مشاهده متن کامل]

نیروی الکتریکی به نیروی مکانیکی ترادیسیده است.
( تر ) یا ( ترا ) در واژگان ترفند، ترگویه، تردستی، تراکنش، تراریخته و . . . . بکار می رود و یک واژه کهن پارسی است.
( دیس ) هم به معنای شکل می باشد و یک واژه کهن پارسی است.
این واژه برگرفته از کتاب بنیادهای منطق نگریک ترگویه ای از شمس الدین ادیب سلطانی می باشد.

بپرس