تراجم
/tarAjom/
مترادف تراجم: ترجمان ها، ترجمه ها، بیوگرافی ها، زندگی نامه ها، شرح حال ها، به هم دشنام دادن، به یکدیگر سنگ انداختن، سنگ پراکنی ها، دشنام دهی ها
لغت نامه دهخدا
تراجم. [ ت َ ج ُ ] ( ع اِ ) ج ِ تُرْجُمان و تَرْجَمان و تَرْجَمة. ( از منتهی الارب ). ج ِترجمان که به ترکی قبلماچی باشد. ( آنندراج ). ج ِ تُرْجُمان و تَرْجَمان و تَرْجَمة. ( از ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) سنگ انداختن بیکدیگر. ۲- دشنام دادن بهم . ۳- ( اسم ) سنگ اندازی بهم . ۴- دشنام دهی . جمع : تراجمات .
جمع ترجمان و جمع ترجمه جمع ترجمان که به ترکی قبلماچی باشد .
فرهنگ معین
(تَ جِ ) [ ع . ] (اِ. )جِ ترجمه . ۱ - گزارش ها. ۲ - شرح حال ها.
فرهنگ عمید
۲. [جمعِ تَرجَمَة] = ترجمه
پیشنهاد کاربران
بیوگرافی
جمع ترجمه.