تراب حق شناس

پیشنهاد کاربران

تراب حق شناس ( ۱۳۲۲، جهرم - ۵ بهمن ۱۳۹۴، پاریس ) مبارز سیاسی چپ و مترجم اهل ایران بود.
وی از اعضای اولیه سازمان مجاهدین خلق ایران بود، بعد از سال ۱۳۵۴ به گرایش های مارکسیستی پیوست و در سال ۱۳۵۷ همراه با عده ای دیگر «سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر» را پایه گذاری کرد. او در سال ۶۰ مجبور شد ایران را ترک کند تا فعالیت های خود را در اروپا دنبال کند. از او کتاب هایی در زمینه فلسطین، مارکس، و ترجمه وضعیت زنان در اسلام و شعرهایی از محمود درویش، شاعر بلندآوازه فلسطینی به جا مانده است. او اعتقاد داشت که مبارزه یک امر حرفه ای و تمام وقت است و از این رو زندگی خود را وقف آرمان های «عدالت خواهانه و آزادی خواهانه» کرد. او در سال 1353 با پوران بازرگان بیوه محمد حنیف نژاد ازدواج کرد و تا پایان عمر پوران در سال 1386 در پاریس باهم زندگی میکردند و به ترجمه آثار میپرداختند.
...
[مشاهده متن کامل]

حق شناس گفته است که در «یک خانواده کاملاً معتقد به مبانی اسلامی» به دنیا آمد و «از ابتدا طعم زندگی محقر را چشیده است». پدرش «دامدار کوچکی» در جهرم بود. او در سال ۱۳۳۶ به خواست پدر راهی قم شد تا درس طلبگی بیاموزد. حق شناس اما همزمان با دوره طلبگی تحصیلات دبیرستان را به اتمام رساند. سپس به علت فقدان امکانات مالی از حضور در دانشگاه بازماند، اما در سال ۱۳۳۹ در رشته زبان انگلیسی راهی دانشسرای عالی شد. او در خاطرات خود تأثیر مهدی بازرگان بر افکار خود را یادآور شده است: «از همان سال هایی که در قم بودم به کارهایی که مهندس بازرگان انجام می داد علاقه مند بودم. » به این ترتیب با ورود به دانشسرا، جذب انجمن اسلامی دانشجویان شد که تحت تأثیر بازرگان، طالقانی و سحابی بود. او در این سال ها به طور همزمان عضو جبهه ملی ایران و نهضت آزادی ایران شد و به فعالیت های سیاسی و دینی خود شدت داد. در این باره گفته بود: «فعالیت سه گانه ما در جبهه ملی و نهضت آزادی به عنوان ارگان سیاسی و انجمن اسلامی دانشجویان به عنوان ارگان ایدئولوژیک و فرهنگی ادامه داشت تا اینکه سران نهضت آزادی در اوایل بهمن ۱۳۴۱ دستگیر شدند و کارهای ما جوانان نهضت کاملاً حالت مخفی به خود گرفت. »
با بسته شدن فضای سیاسی در سال های آغاز دهه چهل، نسلی از جوانان به مبارزات مخفیانه و مسلحانه روی آوردند. حق شناس در ضمن فعالیت های خود با سه تن از پایه گذاران یک سازمان چریکی آشنا شد که بعدها سازمان مجاهدین خلق نام گرفت. این سه تن عبارت بودند از محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان. این گروه با نقد مبارزات اصلاح طلبانه سال های ۳۹ تا ۴۳، به دنبال این بودند که «راه مبارزه» چیست. «ما نمی دانستیم که چگونه باید مبارزه کرد و این نقطه آغاز اساسی در آن دوره اول بود. » به گفته حق شناس، مسائل دینی به عنوان چاشنی مبارزاتی برای اعضا بود. آنها در صدد این بودند که برای شیوه مبارزه خود از قرآن تأیید بگیرند. «یعنی چیزی که ما به آن رسیده مخالف دین نیست و باید از قرآن درمی آوردیم که درست است. » حق شناس معتقد بود که «ما عملاً سازمان انقلابیون حرفه ای مدل لنینی را با تفسیر اسلامی مطابق می کردیم و پای آن هم محکم ایستاده بودیم. » با شکل گیری تدریجی گروه، کار مطالعاتی و جمع بندی مقدمات برای اجرای فاز مسلحانه آغاز شد. «از سال ۴۴ تا سال ۴۸ سازمان، فعالیت آموزشی سیاسی و مطالعاتی دارد و کسانی که در زمینه های اقتصاد، سیاست، فلسفه، دین و سایر مسائل واردتر بودند دیگران را آموزش می دادند… شروع تدارک برای عمل مسلحانه باید گفت سال های ۴۸–۴۹ است. »

تراب حق شناس
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/تراب_حق‌شناس

بپرس