تر کردن دامن

پیشنهاد کاربران

چنگ در دامن یا بر دامن کسی زدن ؛ باو متوسل شدن :
دشمن از تو همی گریزد وتو
سخت در دامنش زدستی چنگ.
ناصرخسرو.
جواهر جست از آن دریای فرهنگ
بچنگ آورد و زد بر دامنش چنگ.
نظامی.
تر کردن دامن ؛ آلودن دامن بچیزی. مرتکب گناه و معصیت شدن :
دامنم تر کرده طوفانی که درمعنی یکی است
موجه دریا و موج حله خارای من.
عرفی.

بپرس