بیابان همه آتش افروختند
تر و خشک هیزم همی سوختند.
فردوسی.
|| بسیار و اندک. ( ناظم الاطباء ) : بسوختی تر و خشک و مرا بپاسخ سرد
که دید هرگز سوزنده ای بدین سردی.
خاقانی.
از تر و خشک هر چه داشت وزیرگفت با زاهد آن تست بگیر.
نظامی.
|| بی گناه و گناهکار. در مثل گوید: تر و خشک با هم میسوزند.