ترفروش. [ ت َ ف ُ ] ( نف مرکب ) کنایه از کسی است که بظاهر خود را خوب وانماید و بباطن بد باشد. ( برهان ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) : کم شنیدم چو تو لتنبانی ترفروشی و خشک جنبانی.
سنائی.
|| ریاکار و منافق و محیل و مکار و غدار و شریر. || خودبین. ( از ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
کنایه از کسی است که بظاهر بد را خوب وانماید و بباطن بد باشد . یا ریاکار و منافق و محیل و مکار و غدار و شریر .