تذهیبی

لغت نامه دهخدا

تذهیبی. [ ت َ ] ( ص نسبی ) منسوب به تذهیب. رجوع به تذهیب شود.

تذهیبی. [ ت َ ] ( اِخ ) ( مولانا... ) از اصفهان است. شخصی است درویش نهاد و مصاحب و شوخ طبع در کار تذهیب و جدول کشی و افشان و کاغذ الوان و ابری سازی مهارت دارد. موقعی که حقیر به اصفهان رفتم بمناسبت همکاری ملاقات واقع شد. در مدت چند روز که آنجا بودم یک ساعت از احوال من غفلت نکرد و مساعدت از من دریغ نداشت ، در واقع مصاحب خوبی است. این رباعی از اوست :
ای آتش عشق در دل افروختگان
وی خرمن عافیت ز غم سوختگان
دانید که همت ز کیان باید خواست
از بسته لبان و از نظردوختگان.
( از تذکره مجمعالخواص ص 240 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس