تذریب. [ ت َ ] ( ع مص ) تیز کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). تیز کردن شمشیر و مانند آن. ( اقرب الموارد ). تیز کردن شمشیر. ( المنجد ). تیز کردن سنان را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || زهر دادن شمشیر و جز آن را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || برداشته داشتن زن بچه را تا قضای حاجت کند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
تیز کردن . تیز کردن شمشیر و مانند آن . تیز کردن . شمشیر . تیز کردن سنان را . یا برداشته داشتن زن بچه را تا قضای حاجت کند . یا زهر دادن شمشیر و جز آن را .