تذری. [ ت َ ذَرْ ری ] ( ع مص ) بر ذرو چیزی شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). درآمدن بر بالای ذروه. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ) ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). || از سرمای شمال به صخره و مانند آن پناه بردن. ( اقرب الموارد ). الشول اذا است بالبرد تذرت بالعضاه. ( اقرب الموارد ). || از کاه جدا و پاک گردیدن گندم. || زن از برتران قبیله خواستن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).