تذأب

لغت نامه دهخدا

تذأب. [ ت َ ذَءْ ءُ ] ( ع مص ) همچو گرگ شدن در خبث و دها. ( منتهی الارب ). همچو گرگ شدن در خبث. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). || همچو گرگ ساختن مرد خود را بلباس و پوشیده شده ترسانیدن ناقه را تا بر بچه غیر مهربان گردد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || از این سو و از آن سو جستن باد. ( زوزنی ) ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). نرم و مختلف وزیدن باد. ( منتهی الارب ) ( از المنجد ). || گرفتن چیزی بنوبت. ( منتهی الارب ) ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). || ترساندن جن کسی را. ( المنجد ). رجوع به تذاؤب شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس