تدوین کردن


معنی انگلیسی:
code, codify, compile, edit, formulate, frame, to compile, to collect, to codify

مترادف ها

codify (فعل)
رمزی کردن، به صورت رمز در آوردن، قانون وضع کردن، تدوین کردن

پیشنهاد کاربران

ساختارنده:مدوّن. تدوینگر.
🇮🇷 کارواژه ی برنهاده: ویراست کردن 🇮🇷
یا ویرایش کردن

بپرس