تدور

لغت نامه دهخدا

تدور. [ ت َ دَوْ وُ ] ( ع مص ) مدوربودن چیزی. ( اقرب الموارد ). مدور بودن. ( المنجد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَدُورُ: می چرخد
ریشه کلمه:
دور (۵۵ بار)

گردش. در اقرب الموارد می‏گوید: دور به معنی حرکت و برگشتن شی‏ء به جای اوّلی است یعنی سوی تو می‏نگرند دیدگانشان همی گردد مانند کسیکه از مرگ بیهوش شده است دادو ستد حاضری که میان خود می‏گردانید. دار: به معنی خانه است راغب در وجه آن گوید: خانه را بدان اعتبار دار گفته‏اند که دیوار آن گردیده تا به اوّل آن رسیده است یعنی او و خانه‏اش را به زمین فرو بردیم. دار گاهی به معنی شهر آمده است و شاید آیه به معنی شهر باشد یعنی در شهر خویش سه روز متمتّع شوید. جمع دار در قرآن مجید دیار آمده است از بهشت به دارُ السَّلامُ و دارُ الْمُتَّقین و از جهنم به دارُ الْبَوارْ و از آخرت به نام دارُ الآخِرَةْ و دارُ الخَلَدْ و دارُ الْقَرار. تعبیر شده است. ولی دارُ الدُّنْیا در قرآن مجید به کار نرفته. دیّار: به معنی ساکن دار است راغب گوید: مبالغه نیست و گرنه گفته می‏شد دوّار طبرسی گوید: دیّار بر وزن فیعال از دوران و اصل آن دیوار است و او بیاء قلب شده و ادغام گردیده است و آنگاه دیّار را به معنی نازل دار گفته است یعنی: خدای من در روی این زمین احدی را که ساکن خانه باشد زنده مگذار. دائره به معنی گردنده است و مراد از آن اغلب حادثه و بلائی است که در دنیا می‏گردد و به انسان می‏رسد جمع آن در قرآن دوائر است حوادث ناگوار را به شما انتظار می‏کشد بر آنهاست حادثه بد. . طبرسی فرموده از دائره در آیه دولت و اقتدار و حکومت است که در دنیا می‏گردد و از قومی به قومی منتقل می‏شود یعنی مریض القلب‏ها در دوستی دشمنان اسلام شتاب می‏کنند و می‏گویند از بیم داریم که به ما دائره‏ای برسد و و حکومت بدست دشمنان اسلام بیافتد که محتاج به کمک آنها شویم. و یا بر ما بلائی روی آورد که در رفع آن به کفّار نیازمند گردیم.

پیشنهاد کاربران

بپرس