تدو

لغت نامه دهخدا

تدو. [ ت َ ] ( اِ ) جانوری باشد سرخ رنگ که بیشتر در حمامها پیدا شود. ( فرهنگ جهانگیری ). کرم سرخ رنگ که بیشتر در حمامها باشد. ( فرهنگ رشیدی ). جانوری است سرخ رنگ و پردار که اغلب در حمامهامیباشد و آنرا بعربی ابن وردان گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). سوسک قرمز که بیشتر در حمامها پیدا شود. ( فرهنگ نظام ). جانوری که در حمامها متکون شود، و تاتونیز گویند. ( ناظم الاطباء ). || نام مرغی است صحرایی شبیه بخروس در نهایت خوشرویی و خوشرفتاری.( برهان ). تذرو. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تذرو شود.

فرهنگ فارسی

جانوری باشد سرخ رنگ که بیشتر در حمامها پیدا شود کرم سرخ رنگ که بیشتر در حمام ها باشد جانوری است سرخ رنگ و پردار که اغلب در حمامها میباشد و آنرا بعربی ابن وردان گویند سوسک قرمز که بیشتر در حمامها متکون شود و تاتو نیز گویند یا نام مرغی است صحرایی شبیه بخروس در نهایت خوشرویی و خوشرفتاری .

دانشنامه عمومی

تدو ( به لاتین: Tõdu ) یک روستا در استونی است که در شهرستان پولوا واقع شده است. [ ۱]
تدو ۴۳ نفر جمعیت دارد.
عکس تدو
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

با سلام و وقت بخیر. . این معنی را شما از کجا آورده اید در حالیکه این کلمه نام خانوادگی بسیاری از اهالی اهل جنوب ایران است و نوعی توهین و بی احترامی ب قومیت و اقلیت ها هم هست. . بسیاری از مردم به خاطر همین
...
[مشاهده متن کامل]
معنی ای که شما دیکشنری ها برای کلمه ای ک فقط اسمی است و هیچ معنی خاصی ندارد گذاشته اید، نام خانوادگی خود را به هر چیز دیگری تغییر داده اند. . شما قدامت جنوب را از جنوبی ها گرفته اید. . لطفا لطفا لطفا آن را اصلاح کرده و به دیگر دیکشنری ها نیز اراجع دهید . . ممنون

تدو

بپرس