تدنی

لغت نامه دهخدا

تدنی. [ ت َ دَن ْ نی ] ( ع مص ) نزدیک درآمدن اندک اندک. ( تاج المصادر بیهقی ). نزدیک آمدن. ( زوزنی ). اندک اندک نزدیک شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). بعید یتدنی خیر من قریب یتبعد. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ).

فرهنگ فارسی

اندک اندک نزدیک شدن، پایین آمدن، پست شدن
۱-( مصدر ) نزدیک آمدن . ۲- پایین آمدن پست شدن .۲- ( اسم ) نزدیکی . ۳- پستی . جمع : تدنیات .

فرهنگ معین

(تَ دَ نّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - نزدیک آمدن . ۲ - پایین آمدن ، پست شدن .

فرهنگ عمید

۱. اندک اندک نزدیک شدن.
۲. پایین آمدن، پست شدن.

پیشنهاد کاربران

بپرس