تدسیس

لغت نامه دهخدا

تدسیس. [ ت َ ] ( ع مص ) پنهان کردن و در زیر خاک دفن کردن چیزی. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). شدد للمبالغة، فیقال دسی کما قیل تظنی فی تظنن و فی القرآن و قد خاب من دساها؛ ای دسها مع الصالحین. ( اقرب الموارد ). || مبالغه نکردن در قطران مالیدن شتر. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس