تدأدو

لغت نامه دهخدا

تدأدؤ. [ ت َ دَءْ دُءْ ] ( ع مص ) پنهان شدن به چیزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پوشیده شدن به چیزی. ( اقرب الموارد ). || آواز گردانیدن شتران در جوف. || درنگ کردن خبر در رسیدن. || خمیدن و کج گردیدن بار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || چمیدن و خرامان راه رفتن. || برگشتن از چیزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || غلطیدن و درگردیدن از جایی بسوی چیزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). سقوط از اسب. ( المنجد ). منه الحدیث : فتدأداء عن فرسه.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || تدحرج سنگ. || تزاحم قوم. || جنبیدن. || ساکن گردیدن. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس