لغت نامه دهخدا
- اداره تدارکات ؛اداره ای است که احتیاجات وزارتخانه ها و دیگر بنگاههای دولتی را برمی آورد: اداره تدارکات آرتش. اداره تدارکات وزارت دارائی.
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
لوازم، قلعه، دفاع، مهمات، تدارکات
خواربار، تدارکات، مقررات
تدارکات
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
سازو برگ به چند چون و حواشی هر چیزی اشاره دارد
ساز و برگها ( اماد ) رو فراهم کرد
آماد = تدارک
امادگر = تدارکاتچی
امادگران = تدارکاتچیان
خوار و بار همه جا کاربرد ندارد و تنها برای وسایل مصرفی
برخی از مشکلات با تدارک ( خوارو بار ؟ اینجا آماد بهتره ) و پیشبینی نیاز ها رفع گردید
ساز و برگها ( اماد ) رو فراهم کرد
آماد = تدارک
امادگر = تدارکاتچی
امادگران = تدارکاتچیان
خوار و بار همه جا کاربرد ندارد و تنها برای وسایل مصرفی
برخی از مشکلات با تدارک ( خوارو بار ؟ اینجا آماد بهتره ) و پیشبینی نیاز ها رفع گردید
پیش بینی ها، توشه ها، سور وسات، خواروبار،
فراهم آوری
فراهم آوری
ترتیبات
سور و سات
پول/تدارکات/زمان
آمادگی ، آماده سازی ، گردآوری ، فراهم سازی ، فراهم آوری
پیش آمادگی ، پیش آماده سازی
ساز و برگ
پیش آمادگی ، پیش آماده سازی
ساز و برگ