تخمسپاد

لغت نامه دهخدا

تخمسپاد. [ ت َ م َ دَ ] ( اِخ ) یکی از سرداران داریوش اول که در کتیبه بیستون بند چهاردهم نام وی آمده است : مردی چیترتخم نام ساگارتی به من یاغی شد و به مردم گفت من شاه ساگارت و از دودمان هووخشتر هستم. فوراً من لشکری از پارسیها و مادیها بقصداو فرستادم. مردی تخمسپادَ نام را که مطیع من است رئیس قشون کرده گفتم بروید و این قشون را که از من برگشته اند و خود را سپاهیان من نمیدانند در هم شکنید. پس از آن تخمسپاد با قشونی حرکت کرد و با چیترتخم جنگید... به اراده اهورمزد قشون من بر قشونی که از من برگشته بود فایق آمد... ( ایران باستان ج 1 ص 544 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس