تخم گذاری

لغت نامه دهخدا

تخم گذاری. [ ت ُ گ ُ ] ( حامص مرکب ) عمل تخم گذاشتن مرغان و حشرات و ماهیان و دیگر جانوران تخم گذار: هنوز فصل تخم گذاری مرغان آبی فرانرسیده است.

فرهنگ فارسی

۱- تخم گذاشتن بیضه نهادن . ۲- دوران تخم گذاشتن مرغان و پرندگان .

دانشنامه آزاد فارسی

تُخم گُذاری (oviparous)
روش تولیدمثل در جانورانی که ماده آن ها تخم می گذارد. و برخلاف جانوران زنده زا و بچه زا، تخم در خارج از بدن ماده تکوین می یابد. این حالت متداول ترین شکل تولیدمثل است.

پیشنهاد کاربران

بپرس