تخم کشی
/toxmkeSi/
مترادف تخم کشی: قاسم تخم گیری
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
تخم کشی:عمل یا فرایند فراهم کردن امکان جفت گیری جانوران ( بویژه دام ها ) برای تکثیر و تولید مثل آنها.
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )