تخم لق دهن کسی انداختن: او را به کاری که شدنی نیست وعده دادن , الکی به کسی وعده دادن و او را تحریک کردن . وعده ی بی نتیجه به او دادن .
( ( " این بار حمید تلفن کرد هرچی دهنم آمد بارش می کنم . از وقتی که برگشتیم ایران ، سالی ماهی یک بار هم که تلفن مجانی به پستش خورده و یادش افتاده بچه دارد، تخم لق فرانسه رفتن را انداخته دهن آیه " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 15. ) )
( ( " این بار حمید تلفن کرد هرچی دهنم آمد بارش می کنم . از وقتی که برگشتیم ایران ، سالی ماهی یک بار هم که تلفن مجانی به پستش خورده و یادش افتاده بچه دارد، تخم لق فرانسه رفتن را انداخته دهن آیه " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 15. ) )