تخم لق در دهن کسی شکستن:[کنایی] وعده بی جا دادن و در شنونده توقع ایجاد کردن. ( این تخم لق را توی دهن بچه شکستی که حالا چپ می رود راست می رود از من دوچرخه می خواهد )
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )