تخفیر. [ ت َ ] ( ع مص ) زینهار دادن. ( تاج المصادر بیهقی ). بدرقه و نگاهبان شدن کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). در زینهار قرار دادن کسی را و در ایمنی گذاشتن او را و حمایت کردن از وی. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || تسویر. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || شرم زده کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). رجوع به تخفر شود.