تخصص
/taxassos/
مترادف تخصص: استادی، چیرگی، مهارت، اختصاص، ویژگی، خبرگی، کاردانی، کارشناسی
برابر پارسی: کاردانی، گرایش، ویژگی، ویژه کاری
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱-( مصدر ) خاص گردیدنبامری مخصوص شدن . ۲- در کاری مهارت داشتن . ۳- ( اسم ) اختصاص ویژگی . ۴- مهارت .جمع : تخصصات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. در کاری یا امری مهارت داشتن.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] ــ تخصص به معنی خروج حقیقی چیزی از موضوع دلیل است؛ مانند خروج زید جاهل از دلیل وجوب اکرام عالمان (اکرم العلماء)، به شی ء محکوم به خروج- مانند زید در مثال- «خارج به تخصص» گفته می شود. ــ تخصص به معنای خروج حقیقی چیزی از شمول موضوع عام به کار می رود.
ـــ تخصص به معنی خروج حقیقی چیزی از موضوع دلیل است. واژۀ تخصص در برابر تخصیص از اصطلاحات علم اصول فقه و عبارت است از خروج حقیقی و وجدانی چیزی از موضوع دلیل چیزی دیگر، مانند خروج زید جاهل از دلیل وجوب اکرام عالمان (اکرم العلماء) و سرکه از موضوع دلیل حرمت شراب. به شی ء محکوم به خروج- مانند زید و سرکه در دو مثال یاد شده- «خارج به تخصّص» گفته می شود. ـــ تخصص، به معنای خروج حقیقی چیزی از شمول موضوع عام است؛ به بیان دیگر، تخصص آن است که عنوان عام به خودی خود شامل فرد یا افرادی نمی باشد و برای خارج کردن آنها به تخصیص نیاز نیست؛ به این گونه خروج، خروج موضوعی می گویند؛ در مقابل تخصیص که خروج حکمی است.
← مثال
ورود نیز همچون تخصص، خروج حقیقی چیزی از موضوع دلیل چیزی دیگر است، با این تفاوت که خروج، در تخصص، وجدانی و در ورود، تعبّدی است.
ـــ تخصص به معنی خروج حقیقی چیزی از موضوع دلیل است. واژۀ تخصص در برابر تخصیص از اصطلاحات علم اصول فقه و عبارت است از خروج حقیقی و وجدانی چیزی از موضوع دلیل چیزی دیگر، مانند خروج زید جاهل از دلیل وجوب اکرام عالمان (اکرم العلماء) و سرکه از موضوع دلیل حرمت شراب. به شی ء محکوم به خروج- مانند زید و سرکه در دو مثال یاد شده- «خارج به تخصّص» گفته می شود. ـــ تخصص، به معنای خروج حقیقی چیزی از شمول موضوع عام است؛ به بیان دیگر، تخصص آن است که عنوان عام به خودی خود شامل فرد یا افرادی نمی باشد و برای خارج کردن آنها به تخصیص نیاز نیست؛ به این گونه خروج، خروج موضوعی می گویند؛ در مقابل تخصیص که خروج حکمی است.
← مثال
ورود نیز همچون تخصص، خروج حقیقی چیزی از موضوع دلیل چیزی دیگر است، با این تفاوت که خروج، در تخصص، وجدانی و در ورود، تعبّدی است.
wikifeqh: تخصص_(اصول)
[ویکی فقه] تخصّص. ــ تخصص به معنی خروج حقیقی چیزی از موضوع دلیل است؛ مانند خروج زید جاهل از دلیل وجوب اکرام عالمان (اکرم العلماء)، به شی ء محکوم به خروج- مانند زید در مثال- «خارج به تخصص» گفته می شود. ــ تخصص به معنای خروج حقیقی چیزی از شمول موضوع عام به کار می رود.
ـــ تخصص به معنی خروج حقیقی چیزی از موضوع دلیل است. واژۀ تخصص در برابر تخصیص از اصطلاحات علم اصول فقه و عبارت است از خروج حقیقی و وجدانی چیزی از موضوع دلیل چیزی دیگر، مانند خروج زید جاهل از دلیل وجوب اکرام عالمان (اکرم العلماء) و سرکه از موضوع دلیل حرمت شراب. به شی ء محکوم به خروج- مانند زید و سرکه در دو مثال یاد شده- «خارج به تخصّص» گفته می شود. ـــ تخصص، به معنای خروج حقیقی چیزی از شمول موضوع عام است؛ به بیان دیگر، تخصص آن است که عنوان عام به خودی خود شامل فرد یا افرادی نمی باشد و برای خارج کردن آنها به تخصیص نیاز نیست؛ به این گونه خروج، خروج موضوعی می گویند؛ در مقابل تخصیص که خروج حکمی است.
ـــ تخصص به معنی خروج حقیقی چیزی از موضوع دلیل است. واژۀ تخصص در برابر تخصیص از اصطلاحات علم اصول فقه و عبارت است از خروج حقیقی و وجدانی چیزی از موضوع دلیل چیزی دیگر، مانند خروج زید جاهل از دلیل وجوب اکرام عالمان (اکرم العلماء) و سرکه از موضوع دلیل حرمت شراب. به شی ء محکوم به خروج- مانند زید و سرکه در دو مثال یاد شده- «خارج به تخصّص» گفته می شود. ـــ تخصص، به معنای خروج حقیقی چیزی از شمول موضوع عام است؛ به بیان دیگر، تخصص آن است که عنوان عام به خودی خود شامل فرد یا افرادی نمی باشد و برای خارج کردن آنها به تخصیص نیاز نیست؛ به این گونه خروج، خروج موضوعی می گویند؛ در مقابل تخصیص که خروج حکمی است.
دانشنامه عمومی
تخصص (پزشکی). تخصص یکی از مراحل تحصیل علوم بالینی اعم از دامپزشکی و پزشکی است. دکتران عمومی پس از اتمام تحصیلات خود در دانشکده دامپزشکی و پزشکی و. . . ، به طور معمول تحصیلات تکمیلی خود در یک تخصص خاص آغاز می کنند، که پس از طی این دوره که به رزیدنتی موسوم است، تبدیل به یک متخصص در همان تخصص خاص می شوند.
تا حدودی می توان گفت پزشکان مدت هاست که تخصص دارند. به گفته جالینوس، تخصص در بین پزشکان رومی رایج بود. سیستم خاص تخصص های پزشکی مدرن به تدریج در قرن نوزدهم تحول یافت اما به رسمیت شناختن غیررسمی تخصص پزشکی در جوامع قبل از رسمی شدن آن انجام شده است. تقسیم بندی تخصص های پزشکی در هر کشور متفاوت و تا حدی دلخواه است. [ ۱]
میانگین حقوق سالانه یک پزشک متخصص در آمریکا در سال ۲۰۰۶ معادل ۱۷۵٬۰۱۱ دلار و برای جراحان ۲۷۲٬۰۰۰ دلار بود. [ ۲]
در جدول زیر میزان متوسط حقوق دریافتی پزشکان متخصص مختلف امریکا در ژوئیه ۲۰۱۰ به تفصیل ذکر شده است. همچنین به طور میانگین ساعات کار هفتگی برای پزشکان تمام وقت ( داده های ۲۰۰۳ ) آورده شده است.
در ایران ۲۷ تخصص پزشکی آموزش داده می شوند که به شرح زیر هستند:[ ۶]
• پزشکی خانواده
• بیماری های داخلی
• بیماری های مغز و اعصاب
• بیماری های قلب و عروق
• بیماری های عفونی و گرمسیری
• زنان و زایمان
• پزشکی کودکان
• روان پزشکی
• جراحی عمومی
• ارتوپدی
• جراحی کلیه و مجاری ادراری
• جراحی مغز و اعصاب
• چشم پزشکی
• جراحی گوش و حلق و بینی
• بیهوشی
• بیماری های پوست
• طب اورژانس
• طب کار
• پزشکی قانونی
• پزشکی فیزیکی و توانبخشی
• پزشکی ورزشی
• پزشکی هسته ای
• پرتوشناسی
• رادیواُنکولوژی
• آسیب شناسی
• پزشکی هوافضا و زیرسطحی
• جراحی قلب
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتا حدودی می توان گفت پزشکان مدت هاست که تخصص دارند. به گفته جالینوس، تخصص در بین پزشکان رومی رایج بود. سیستم خاص تخصص های پزشکی مدرن به تدریج در قرن نوزدهم تحول یافت اما به رسمیت شناختن غیررسمی تخصص پزشکی در جوامع قبل از رسمی شدن آن انجام شده است. تقسیم بندی تخصص های پزشکی در هر کشور متفاوت و تا حدی دلخواه است. [ ۱]
میانگین حقوق سالانه یک پزشک متخصص در آمریکا در سال ۲۰۰۶ معادل ۱۷۵٬۰۱۱ دلار و برای جراحان ۲۷۲٬۰۰۰ دلار بود. [ ۲]
در جدول زیر میزان متوسط حقوق دریافتی پزشکان متخصص مختلف امریکا در ژوئیه ۲۰۱۰ به تفصیل ذکر شده است. همچنین به طور میانگین ساعات کار هفتگی برای پزشکان تمام وقت ( داده های ۲۰۰۳ ) آورده شده است.
در ایران ۲۷ تخصص پزشکی آموزش داده می شوند که به شرح زیر هستند:[ ۶]
• پزشکی خانواده
• بیماری های داخلی
• بیماری های مغز و اعصاب
• بیماری های قلب و عروق
• بیماری های عفونی و گرمسیری
• زنان و زایمان
• پزشکی کودکان
• روان پزشکی
• جراحی عمومی
• ارتوپدی
• جراحی کلیه و مجاری ادراری
• جراحی مغز و اعصاب
• چشم پزشکی
• جراحی گوش و حلق و بینی
• بیهوشی
• بیماری های پوست
• طب اورژانس
• طب کار
• پزشکی قانونی
• پزشکی فیزیکی و توانبخشی
• پزشکی ورزشی
• پزشکی هسته ای
• پرتوشناسی
• رادیواُنکولوژی
• آسیب شناسی
• پزشکی هوافضا و زیرسطحی
• جراحی قلب
wiki: تخصص (پزشکی)
دانشنامه آزاد فارسی
تَخَصُّص
در اصول فقه، خروج چیزی از موضوع حکم عام را تخصّص گویند. چنان که گویند: «دانشمندان را احترام کن» بدیهی است که جاهل تخصّصاً از این فرمان خارج است؛ چون درموضوع عبارت، داخل نیست.
در اصول فقه، خروج چیزی از موضوع حکم عام را تخصّص گویند. چنان که گویند: «دانشمندان را احترام کن» بدیهی است که جاهل تخصّصاً از این فرمان خارج است؛ چون درموضوع عبارت، داخل نیست.
wikijoo: تخصص
مترادف ها
مهارت، چیرگی، زبر دستی، کارایی، تخصص
تخصص، ویژه گری، اختصاص، داروی ویژه یا اختصاصی، کیفیت ویژه، رشته اختصاصی، کالای ویژه، اسپسیالیته
تخصص، ویژه کاری، ویژه گری
تخصص، ویژه گری، اختصاص، داروی ویژه یا اختصاصی، کیفیت ویژه، رشته اختصاصی، کالای ویژه، اسپسیالیته
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
سررشته برای ویژان شدن در رشته های دانستنیها ی
۱ - دانشها
۲ - فرزانشها
۳ - آیینها
۴_رازوریها
برای نمونه کسی در ادبیات ویژان است گفته می شود سرشته اش ادبیات است که امروزه رشته بکار می رود.
... [مشاهده متن کامل]
در هر بُرشی ( مقطعی ) ؛
کاریاب و کاریابی
کاردان وکار دانی
کارشناس و کارشناسی
فراکارشناس و فرا کارشناسی
ویژان و ویژانی ( دکتر ودکتری )
پروفسور وپروفسوری ( پروفسور را واژه ای فارسی می گویند ) .
هر چند تخصص هم واژه ای فارسی است و پایهء آن خَص است که فارسی کهن میباشد و آوردیم که علامهء دهخدا نوشته است ( مقالات ) ( واژگانی که میپندارم تازی هستند وزنا و لفظا فارسی میباشند . ) با این همه نو واژه پردازی درخور روند است زیرا باغ دانش در روند است.
۱ - دانشها
۲ - فرزانشها
۳ - آیینها
۴_رازوریها
برای نمونه کسی در ادبیات ویژان است گفته می شود سرشته اش ادبیات است که امروزه رشته بکار می رود.
... [مشاهده متن کامل]
در هر بُرشی ( مقطعی ) ؛
کاریاب و کاریابی
کاردان وکار دانی
کارشناس و کارشناسی
فراکارشناس و فرا کارشناسی
ویژان و ویژانی ( دکتر ودکتری )
پروفسور وپروفسوری ( پروفسور را واژه ای فارسی می گویند ) .
هر چند تخصص هم واژه ای فارسی است و پایهء آن خَص است که فارسی کهن میباشد و آوردیم که علامهء دهخدا نوشته است ( مقالات ) ( واژگانی که میپندارم تازی هستند وزنا و لفظا فارسی میباشند . ) با این همه نو واژه پردازی درخور روند است زیرا باغ دانش در روند است.
واژه تخصص
معادل ابجد 1180
تعداد حروف 4
تلفظ taxassos
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ خَ صُّ ) [ ع . ] ( مص ل . )
آواشناسی taxassos
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد 1180
تعداد حروف 4
تلفظ taxassos
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ خَ صُّ ) [ ع . ] ( مص ل . )
آواشناسی taxassos
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
ویژان :تخصص . ویژان و پیمان. تخصص وتعهد
ویژه گری، ویژه دانی
مهارت
ویژه گرایی به جای تخصص
ویژه گرا= متخصص
ویژه گرا= متخصص
تخصص: دسته ای از دانش های ژرف در یک چیز مادی یا بخشی از یک چیز که به خوبی انجام دادن هر کاری در باره ی آن را به دنبال دارد. ( https://www. cnrtl. fr/definition )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
آبژار ( پارتی ) ، کوانژه kevānže ( سغدی: کوانچیا kenvāncyā ) .
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
آبژار ( پارتی ) ، کوانژه kevānže ( سغدی: کوانچیا kenvāncyā ) .
ویژمان
کامیزش قسنگ تر است
کامیزان، کامیزش ور و کامیزنده یعنی متخصص
تخصص هم کامیزندگی و کامیزش هست
کامیزان، کامیزش ور و کامیزنده یعنی متخصص
تخصص هم کامیزندگی و کامیزش هست
... [مشاهده متن کامل]
در زمینه زنان و زایمان به چه معناست
مثلا vaginal parity
چیره دستی
کارآزمودگی
کارآزمودگی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)