تخشم. [ ت َ خ َش ْ ش ُ ] ( ع مص ) بوی گرفتن گوشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بوی بد گرفتن گوشت. ( المنجد ). تغییر رایحه گوشت. ( اقرب الموارد ).