[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است
اصطلاحی در علم حدیث به معنای آوردن حدیث در کتاب حدیثی و نیز راهنمایی به موضع حدیث در مصادر اصلی. گاهی به کتاب محدث که در قالب مُعجَم یا مَشیخه یا یک جزء حدیثی تألیف شده، نیز تخریج آن محدث اطلاق شده است مثل فوائد ابن مردک که تخریجِ دارقُطنی است. دانشمندان علوم حدیث یکی از ویژگی های محدث را توانایی او بر تخریج دانسته اند.
بیشتر محدّثان، تخریج را با اخراج مترادف دانسته اند؛ به عقیدة آنان مُخرِج یا مخَرِّج کسی است که حدیثی را در کتاب خود آورده است. اما برخی، تفاوت هایی بین این دو اصطلاح ذکر کرده اند؛ مثلاً غماری (1414، ص13ـ14) معتقد است که اخراجِ حدیث به معنای نقل حدیث با سند آن ــ از صاحب کتاب حدیث تا معصوم یا صحابی ــ است ولی تخریج حدیث به معنای تثبیت روایاتی است که در کتابهای مختلف به صورت معلق و فاقد سند دیده می شود.
این کار از طریق یافتن منابعی است که روایات در آنها با سند درج شده است اعم از آن که درباره صحت یا ضعف رد و قبول یا عیوب روایات اظهارنظر شود یا فقط منابع روایات بیاید. میرداماد (ص100) تخریج حدیث را نقل موضع حاجت از یک حدیث و اخراج حدیث را نقل تمام حدیث می داند و نیز معتقد است که تخریج حدیث به معنای نقل موارد متفق علیه حدیث است که دارای سند صحیحتر و متن محکمترند، اما اخراج حدیث به معنای نقل حدیث از مرجع حدیث به هر شکل است. با این همه می توان گفت شایعترین معنای تخریج در علم حدیث، منبع یابی برای احادیثی است که بدون سند یا با سند ناقص در منابع مختلف وارد شده است.
این اصطلاح در دوره متأخر، به ویژه نزد اهل سنت رواج یافته و در میان متقدمان دیده نمی شود؛ محدثان قدیم نیازی به پرداختن به تخریج نمی دیدند، چون در تصانیف خود روایات را با سند نقل کرده و تنها عدة معدودی، از جمله مالک بن انس و شافعی، گاه روایات مرسل و معلق را نیز آورده اند. در دوره متأخر در آثار برخی از مصنفان در رشته های مختلف فقهی، اصولی، تفسیری، شروح حدیثی و آثار مربوط به تصوف و لغت برای استدلال یا استشهاد، روایات فراوانی بدون ذکر سند و بدون بحث درباره صحت و سقم آنها نقل شده است. از آنجا که این کار موجب بی اعتباری روایات می شود، برخی از حفاظ حدیث به جداسازی این روایات و منبع یابی آنها اقدام کرده اند. نام عمومی کتابهایی که در اینباره تألیف شده، تخریج است.
در این فن، تخریج عبارت از کتابی است که برای نشان دادن منابع و مآخذ احادیث کتابی معین نوشته می شود. به عقیدة برخی از محققان در اینگونه کتابها، علاوه بر منبع یابی حدیث و ذکر طرق روایات به بیان درجة آنها ــ از نظر صحت یا ضعف ــ نیز می پردازند.
در تخریج حدیث گاه از طریق شناخت راوی حدیث به ویژه در طبقة صحابه می توان به اصل حدیث دست یافت، به این ترتیب که با مراجعه به کتابهای مسانید و معاجم که بر حسب صحابه یا شیوخ حدیثی طبقه بندی شده اند، حدیث را می یابند. گاه با دانستن ابتدای حدیث به کتابهای «اطراف» مراجعه می شود که در آنها روایت بر حسب ابتدای آن یا عبارت برجسته و شاخص آن طبقه بندی شده است. در مواردی با دانستن لفظ و کلمه ای از حدیث می توان با مراجعه به معاجم الفاظ و روایات جایگاه حدیث را در مصادر اولیه بدست آورد. گاهی مآخذ حدیث را از روی موضوع آن می یابند. این روش از روشهای قبلی دشوارتر است لکن با توجه به طبقه بندی حدیث در جوامع حدیثی و مراجعه به کتابهایی که روایات کتب حدیثی و تاریخی را فهرست بندی کرده اند، امکان پذیر است.
اصطلاحی در علم حدیث به معنای آوردن حدیث در کتاب حدیثی و نیز راهنمایی به موضع حدیث در مصادر اصلی. گاهی به کتاب محدث که در قالب مُعجَم یا مَشیخه یا یک جزء حدیثی تألیف شده، نیز تخریج آن محدث اطلاق شده است مثل فوائد ابن مردک که تخریجِ دارقُطنی است. دانشمندان علوم حدیث یکی از ویژگی های محدث را توانایی او بر تخریج دانسته اند.
بیشتر محدّثان، تخریج را با اخراج مترادف دانسته اند؛ به عقیدة آنان مُخرِج یا مخَرِّج کسی است که حدیثی را در کتاب خود آورده است. اما برخی، تفاوت هایی بین این دو اصطلاح ذکر کرده اند؛ مثلاً غماری (1414، ص13ـ14) معتقد است که اخراجِ حدیث به معنای نقل حدیث با سند آن ــ از صاحب کتاب حدیث تا معصوم یا صحابی ــ است ولی تخریج حدیث به معنای تثبیت روایاتی است که در کتابهای مختلف به صورت معلق و فاقد سند دیده می شود.
این کار از طریق یافتن منابعی است که روایات در آنها با سند درج شده است اعم از آن که درباره صحت یا ضعف رد و قبول یا عیوب روایات اظهارنظر شود یا فقط منابع روایات بیاید. میرداماد (ص100) تخریج حدیث را نقل موضع حاجت از یک حدیث و اخراج حدیث را نقل تمام حدیث می داند و نیز معتقد است که تخریج حدیث به معنای نقل موارد متفق علیه حدیث است که دارای سند صحیحتر و متن محکمترند، اما اخراج حدیث به معنای نقل حدیث از مرجع حدیث به هر شکل است. با این همه می توان گفت شایعترین معنای تخریج در علم حدیث، منبع یابی برای احادیثی است که بدون سند یا با سند ناقص در منابع مختلف وارد شده است.
این اصطلاح در دوره متأخر، به ویژه نزد اهل سنت رواج یافته و در میان متقدمان دیده نمی شود؛ محدثان قدیم نیازی به پرداختن به تخریج نمی دیدند، چون در تصانیف خود روایات را با سند نقل کرده و تنها عدة معدودی، از جمله مالک بن انس و شافعی، گاه روایات مرسل و معلق را نیز آورده اند. در دوره متأخر در آثار برخی از مصنفان در رشته های مختلف فقهی، اصولی، تفسیری، شروح حدیثی و آثار مربوط به تصوف و لغت برای استدلال یا استشهاد، روایات فراوانی بدون ذکر سند و بدون بحث درباره صحت و سقم آنها نقل شده است. از آنجا که این کار موجب بی اعتباری روایات می شود، برخی از حفاظ حدیث به جداسازی این روایات و منبع یابی آنها اقدام کرده اند. نام عمومی کتابهایی که در اینباره تألیف شده، تخریج است.
در این فن، تخریج عبارت از کتابی است که برای نشان دادن منابع و مآخذ احادیث کتابی معین نوشته می شود. به عقیدة برخی از محققان در اینگونه کتابها، علاوه بر منبع یابی حدیث و ذکر طرق روایات به بیان درجة آنها ــ از نظر صحت یا ضعف ــ نیز می پردازند.
در تخریج حدیث گاه از طریق شناخت راوی حدیث به ویژه در طبقة صحابه می توان به اصل حدیث دست یافت، به این ترتیب که با مراجعه به کتابهای مسانید و معاجم که بر حسب صحابه یا شیوخ حدیثی طبقه بندی شده اند، حدیث را می یابند. گاه با دانستن ابتدای حدیث به کتابهای «اطراف» مراجعه می شود که در آنها روایت بر حسب ابتدای آن یا عبارت برجسته و شاخص آن طبقه بندی شده است. در مواردی با دانستن لفظ و کلمه ای از حدیث می توان با مراجعه به معاجم الفاظ و روایات جایگاه حدیث را در مصادر اولیه بدست آورد. گاهی مآخذ حدیث را از روی موضوع آن می یابند. این روش از روشهای قبلی دشوارتر است لکن با توجه به طبقه بندی حدیث در جوامع حدیثی و مراجعه به کتابهایی که روایات کتب حدیثی و تاریخی را فهرست بندی کرده اند، امکان پذیر است.
wikiahlb: تخریج_حدیث