تخرد. [ ت َ خ َرْ رُ ] ( ع مص ) خریدة گشتن زن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). شرمنده گشتن و ساکت شدن از ترس و پست آواز گشتن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به خرید و خریدة شود.