گیج کننده، مخدر، بهت اور، پکر کننده، تخدیر کننده
تخدیر کننده
مترادف تخدیر کننده: روانگردان، مخدر، سست کننده، کرخت ساز
معنی انگلیسی:
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
روان گردان
تخدیر کننده. آنچه اندام را تخدیر می کند ( رجوع شود به «تخدیر کردن» ) ، آنچه که باعث سستی و رخوت می شود، آنچه که باعث بی حسی یا بی حسی اندام می شود، مادۀ مُخدّر.