لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
گیج کردن، خرفت کردن، بیهوش کردن، تخدیر کردن، کودن کردن، بهت زده کردن، متحیرکردن یا شدن
پیش بینی کردن، دارو دادن، تخدیر کردن
تخدیر کردن، دوا زدن، دارو خوراندن
تخدیر کردن، داروی مسکن دادن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بی حسی