تخدیر
/taxdir/
مترادف تخدیر: بی حس، سست، کرخ، کرخت، بی حس کردن، سست کردن، کرخت کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱-( مصدر ) کرخ کردن کرخت گردانیدن سست گردانیدن . ۲- پردگی کردن در پرده کردنپنهان کردن . ۳- بی حس کردن. جمع : تخدیرات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تخدیربه پرده نشین گردانیدن زن و دور نگه داشتن وی از نامحرم گفته می شود.
از تخدیر به معنای نخست در باب یمین سخن رفته است.
احکام تسری
تسری برای مرد مستحب است. در اینکه تسری به چه چیز تحقق می یابد اختلاف است. برخی، آمیزش با کنیز همراه با پنهان داشتن وی از دید نامحرم و به خدمت نگرفتن او را تحقق بخش تسری دانسته اند.
از تخدیر به معنای نخست در باب یمین سخن رفته است.
احکام تسری
تسری برای مرد مستحب است. در اینکه تسری به چه چیز تحقق می یابد اختلاف است. برخی، آمیزش با کنیز همراه با پنهان داشتن وی از دید نامحرم و به خدمت نگرفتن او را تحقق بخش تسری دانسته اند.
wikifeqh: تخدیر
دانشنامه آزاد فارسی
تَخْدیر (narcosis)
در پزشکی، حالتی که براثر استفاده از مواد مخدر ایجاد می شود. وجه مشخصۀ این حالت خواب سنگین است و به سختی می توان فرد را بیدار کرد.
در پزشکی، حالتی که براثر استفاده از مواد مخدر ایجاد می شود. وجه مشخصۀ این حالت خواب سنگین است و به سختی می توان فرد را بیدار کرد.
wikijoo: تخدیر
مترادف ها
بهت، گیجی، بیهوشی، گیج سازی، تخدیر
پیشنهاد کاربران
پنهان نمودن.
در پرده داشتن.
نیز تازیان به کاری که پس از انجام آن سهش کننده کار را پنهان کند می گویند. مانند دود کردن سیگار یا قلیان که در بارهای نخست اندکی سرخوش می سازد و در بارهای پسین و پیوسته سستی آور است.
در پرده داشتن.
نیز تازیان به کاری که پس از انجام آن سهش کننده کار را پنهان کند می گویند. مانند دود کردن سیگار یا قلیان که در بارهای نخست اندکی سرخوش می سازد و در بارهای پسین و پیوسته سستی آور است.
بی حسی